نازمامان و بابایی
مامانم امروز رفته بودیم خونه مامانی زهره وبابایی عقیل خیلی خوش گذشت کلی با آبجی المیرا بازی کردیو شیطونی کردی خاله افسانه جونم برات یه سوییشرت خیلی خوشکل برات خریده ممنونیم ازش لطف کرده ایشالا جبران میکنیم براش برگشتنی هم داشتیم میومدیم تو کوچه 3تا پیشی چاق و چله بایه کبوتر دیدیم باهم وایسادیمو قشنگ نگاه کردیو هی میگفتی میو میو............... ...
نویسنده :
مامان ازاده
1:44